ششم و متوسطه اول

متن مرتبط با «تابستونا» در سایت ششم و متوسطه اول نوشته شده است

یه روز یه خونه ای بود که تابستونا ...

  • یه روز یه خونه اي بود که ...يه ديواره ، يه ديواره ، يه ديواره ... يه ديواره كه پشتش هيچی ندارهتوکه ديوارو پوشيدن سيه ابرون نمياد ... ديگه خورشيد از توشون بيرونيه پرنده س ،‌ يه پرنده س ، يه پرنده س ...يه پرنده س که از پرواز خود خسته سبن بالشو بستن دست ديروزا ، نمياد ... ديگه حتی به يادش فردايه روز يه خونه ای بود كه تابستونا ... روی پشت بومش ولو می شد خورشيددرخت انجير پيری كه تو باغ بود ... همه ی كودكی های مرا می ديديه آوازه ،‌ يه آوازه ، يه آوازه ... يه آوازه كه تو سينه م شده انباريه اشكيه كه می چكه روی گيتار ... به اين ها عاقبت كی گيرد اين كاريه مردابه ، يه مردابه ،‌ يه مردابه ... يه مردابه توی تن از فراموشیچراغی كه می ره رو به خاموشی ... نگردد شعله ور بيهوده می كوشیبرچسب‌ها: فرامرز اصلانی, آواهای سرزمین مادری  |+| نوشته شده در  جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ساعت 11:15&nbsp توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها