فرهنگ انگلوساکسون

ساخت وبلاگ

انگلوساکسون ها ملت هایی هستند که به زبان انگلیسی صحبت می کنند و در هر جای جهان که پراکنده باشند، به این زبان سخن می گویند; مثل انگلستان و امریکا و استرالیا و کانادا . بنابراین شامل کشورهایی مثل هند و سنگاپور و مالزی، که زبان انگلیسی، زبان دوم آن هاست، نمی شود . 2 . فرهنگ آنگلوساکسون، ریشه در انگلستان دارد و از این جزیره، زبان انگلیسی به کشورهای آنگلوساکسونی رواج یافته است . یعنی با گسترش زبان انگلیسی در جغرافیاهای متعدد، فرهنگ آنگلوساکسون نیز گسترش پیدا کرده است . امروزه با گسترش زبان انگلیسی، سعی می شود که این حوزه فرهنگی، در جهان توسعه یابد . 3 . این فرهنگ در جغرافیای جزیره ای انگلستان ریشه دارد و جزیره ای بودن انگلستان، سبب شده است که از نظر داخلی دارای یک نوع فرهنگ خاص شود که همان فرهنگ محافظه کاری است . بدین رو است که انگلستان هرگز دارای تحولات انقلابی ( و اساسی نبوده و تغییرات خود را در قالب اصلاح یا تفسیر شکل (reform) می داده است . به همین دلیل تا به امروز نظام پادشاهی خود را حفظ کرده و در عین حال مردم سالاری حزبی را نیز به وجود آورده است . 4 . محافظه کاری و خونسردی، یکی از صفات درونی انگلیسی هاست و آنها یکی از خونسردترین ملت های جهان هستند و هرگز در مقابل هجوم و فشار، عکس العمل آنی از خود نشان نمی دهند . این محافظه کاری و خونسردی، صفت دیگری را در آنها به وجود آورد که صبوری است . این صبوری خود ناشی از هوای سرد رطوبتی این کشور است . 5 . صفت دیگری که از صفات فوق و جغرافیای انگلستان ناشی می شود، پیچیده بودن انگلیسی ها و مرموز بودن آنهاست . انگلیسی ها دارای شخصیتی تو در تو و لایه های پنهان هستند که نمی توان از ظاهر آنها به منظور و قصد آنها پی برد . این صفت، از صفات قبلی یعنی محافظه کاری، خونسردی و صبوری آنها، به وجود می آید . به علاوه از نظر جغرافیایی، چون انگلستان طبیعتی خشن و ناهموار دارد و با صخره های بسیار زیاد و رطوبت و سرما همراه است و به همین دلیل غیر قابل کشاورزی است، نظام معیشتی آنها باید بسیار عاقلانه و محافظه کارانه و خونسرد و پیچیده عمل کند . 6 . صفت دیگری که از صفات بالا و فضای جغرافیایی انگلستان به وجود می آید، فرصت طلبی و زمان سنجی دقیق آنهاست . انگلیسی ها و فرزندانشان (امریکا و استرالیا و نیوزیلند و کانادا) قهرمان استفاده از وضعیت موجود هستند; یعنی به طور فرهنگی، آنها می دانند که چگونه وضعیت موجود و زمان فعلی را در جهت منافع خود جهت بدهند . 7 . نکته دیگر آنکه هنوز انگلستان حالت پدری (اگرچه پدری پیر) خود را برای فرزندانش حفظ کرده است; چرا که این حالت جغرافیایی (جزیره ای بودن) سبب شده است که این کشور نسبت به اروپا یک حالت حاشیه ای پیدا کند و بدون آنکه خود وارد گود شود، بیشترین منافع را از جریان های فکری و ساختاری اروپا ببرد . 8 . انگلستان با استفاده از فرصت های به دست آمده، خود را جایگزین اسپانیا و پرتقال کرد و سرزمین های کشف شده توسط آنها (مثل امریکا) را به نفع خود مصادره کرد و روزی رسید که خورشید دیگر در امپراطوری انگلستان غروب نمی کرد . 9 . حال با توجه به نکات فوق می توان گفت که انگلستان مدت ها قبل جهانی سازی را در قالب مصادره جهان به نفع خود شروع کرده و این از جزیره ای بودن آنها به وجود آمده است; زیرا حالت جزیره ای، آن کشور را از حملات و جنگ های داخلی اروپا در امان نگه داشت و هیچ وقت - نه در دوره ناپلئون و نه در دوره هیتلر - به تسخیر کشورهای اروپایی دیگر درنیامد . از طرف دیگر سعی کرد از این فضای بسته، خود را نجات داده و با توجه به فرصت های پیش آمده، وجود خود را توسط اسپانیولی و پرتقالی ها به اطراف و اکناف جهان بگستراند . پس انگلستان از این طریق جهانی سازی خود و دیگران را در تاریخ رقم زد . 10 . به عبارتی می توان گفت که انگلستان بااستفاده از انقلاب فرهنگی - ساختاری فرانسه به یک نوع انقلاب صنعتی که مبدا مدرنیسم بود، دست یافته، سپس مذهب مدرنیسم را در خود نهادینه کرده و نظریه توسعه را با استفاده از نظریات هگل در سطح جهانی مطرح و آن را به فرزندان خود تحویل داد . 11 . جهانی سازی انگلستان که از اوائل رنسانس شروع شد، بر اساس اندیشه مدرنیسم بود که در نهایت در قرن نوزدهم به وسیله دو پدر مدرنیسم، یعنی مارکس و فروید که آلمانی بودند، ولی در انگلستان آرمیدند، به آن چارچوب داده نشد . سپس جهانی سازی از فرهنگ جهانی شده انگلستان به وجود آمده، بر اساس ایدئولوژی مدرنیسم در سطح جهان گسترش می یابد . 12 . به همین دلیل تمامی طرفداران جهانی سازی در دانشگاه های انگلستان، اگر نگاهی نقادانه به جهانی سازی دارند، باز نگاهی چپ گونه در چارچوب مدرنیسم (مثل آنتونی گیدنز) و نقد بنیان برافکن (مثل پست مدرنیسم) بر جهانی شدن ندارند . ابراز این گونه نقدها برای آن است که بتوانند اصل جهانی سازی را زنده نگه دارند . 13 . پس انگلستان بر اساس فرهنگ خود و به وسیله جهانی سازی زبان انگلیسی - که زبان علم تجربی است - سعی در جهانی سازی به عنوان آخرین قدم برای تسخیر جهان دارد و این را به وسیله اندیشه و تجربه خود و زور و قدرت فرزندان جوان خود، انجام می دهد . می توان گفت که جهانی سازی و جهانی شدن، برخاسته از جزیره ای کوچک است که نه در متن، بلکه در حاشیه جهان قرار گرفته و با خونسردی ها و فرصت طلبی ها و پیچیدگی های خاص خود، با یک حالت کولی وار به جهان سرک می کشد و با تسامح و تساهل خاص انگلیسی، کم کم بر جهان مسلط می شود . این هدف امروزه به وسیله دانشگاه های این کشور صورت می گیرد و شاید بتوان گفت که تقریبا کسی نیست که از دانشگاه های انگلستان فارغ التحصیل شود، اما در فضای جهانی سازی فکر نکند; هر چند نگاهی انتقادآمیز نیز به آن داشته باشد

اتحاد آنگلوساکسونها علیه دنیا !

این روزها اتفاقات سیاسی و نظامی مختلف با سرعتی عجیب در حال ایجاد تغییراتی بعضا بنیادین در روندهای جهانی است که حداقل پس ازجنگ جهانی دوم و بویژه پس از جنگ سرد بر دنیا حاکم بوده است.

به طور قطع مهمترین این اتفاقات همانا خروج شتابزده آمریکا از افغانستان بود که حتی نزدیکترین متحدان آمریکا را هم شگفت زده و سر در گم کرد.

اما این پایان ماجراهای شگفتانه آمریکا برای متحدان قدیمی و نزدیکش نبود و خبر پیمان امنیتی نظامی سه جانبه موسوم به " اوکوس " بین آمریکا ، انگلستان و استرالیا به بهانه مقابله با توانمندی های چین در منطقه اقیانوس هند و آرام وهمچنین مسلح کردن استرالیا به زیردریای های اتمی همچون صاعقه ای بر سر متحدان اروپایی بویژه فرانسه فرود آمد.

البته عصبانیت اصلی فرانسه به جهت از دست دادن بزرگ ترین معامله نظامی تاریخ خود با استرالیا به مبلغ 30 میلیلرد دلار بود که به طرفه العینی با دخالت آمریکا و انگلستان ملغی شده و به جای آن با دو کشور مزبور قرارداد جدیدی منعقد گردید.

برای اولین بار فرانسه سفرای خود را از ایالات متحده و استرالیا فراخوانده و به اشکال مختلف ناراحتی عمیق خود را از خنجری که از پشت خورده ابراز می کند.

اما اگر عمیق تر به ماجرا نگاه کنیم آشکار می شود که به طور قطع نگرانی عمده کشورهای اروپایی از بی ثباتی رفتاری ایالات متحده ناشی می شود که با سلسله اتفاقاتی که طی روزهای گذشته شاهد آن بودیم این نگرانی ها بیشترهم خواهد شد . این تغییر رفتار آمریکا البته از زمان زمامداری ترامپ در کاخ سفید وارد فاز جدیدی شده و سیاست های این روزهای ایالات متحده در واقع ادامه همان روند می باشد.

احتمالا نگرانی دیگر کشورهای اروپایی به ترکیب کشورهای تشکیل دهنده این پیمان جدید التاسیس مربوط می شود . ترکیبی تنها از سه کشور انگلو ساکسون انگلیسی زبان که فقط جای کانادا در آن خالی است .

از زمان خروج انگلستان از اتحادیه اروپا که درآن مقطع با تشویق و خشنودی ترامپ همراه شد به نظر می رسد که نقطه اتصال دنیای انگلوساکسون ها با اتحادیه اروپایی دچار گسست شده و امضای پیمان جدید این شکاف را عمیق تر خواهد کرد . البته این به معنای گسست کامل و مثلا جدایی و یا فاصله عمیق و همیشگی بین آنها نمی باشد اما یقینا اوضاع به خوبی قبل هم نخواهد بود و زمزمه هایی اروپایی مبنی بر اینکه این اتحادیه باید خود راسا و مستقل از آمریکا در زمینه امنیت جمعی اعضا دست به کار شود موید این تحلیل می باشد.

به احتمال زیاد در روزها و ماههای آینده با روشن تر شدن ابعاد مختلف پیمان نظامی امنیتی " اوکوس " شاهد موضع گیری های بیشتری چه از جانب متحدان آمریکا و چه دشمنان و رقبای این کشور در مقابل آن خواهیم بود ، پیمانی که می تواند یک مسابقه تسلیحاتی آن هم از نوع هسته ای را درکل جهان کلید بزند .

مسلما اگر استرالیا به عنوان یک کشور غیرهسته ای به زیردریایی های اتمی مجهز شود هر کشور دیگری هم این حق را خواهد داشت و مثلا ایران هم می تواند برای مجهز کردن زیردریایی های خود به پیشرانهای هسته ای که با کمترین مصرف سوخت توان پیمایش بسیار بیشتری را دارند گام های مورد نیاز در این زمینه را آغاز نماید

منظور از کلمات «آنگلو _ ساکسون» عبارت از کسی است که انگلیسی بوده یا نژادش انگلیسی باشد، ولی خود آنگلوساکسون ها در حقیقت مردمی بوده اند که در زمانهای خیلی قدیم زندگی می کرده اند.

وقتی رومی ها، انگلستان (بریتانیا) را شکست دادند، در حدود ۴۰۰ سال آنرا در تصرف خود داشتند. سپس سربازان رومی به ایتالیا فرا خوانده شده و بریتانیا بلادفاع باقی ماند.

در ابتدا بریتانیایی ها سعی کردند به همان روش رومی ها زندگی کنند، ولی وقتی در سال ۴۵۰ میلادی طوایف سرگردان شروع به سکونت در قسمتی از خاک انگلستان نمودند که امروزه آنگلیای شرقی خوانده می شود، بریتانیایی ها بزودی دریافتند که تازه واردین مردمی بی رحم و ظالم بوده و سرودها و آوازهای آنها تنها درباره جنگ و ستیز و لشکرکشی می باشد. این تازه واردین عمدتا” به سه طایفه آلمانی بنام آنگلز، ساکسونز و جوتس یا یوتس تعلق داشتند. تمام آنها در ساحل یا در نزدیکی دریای شمال و بالتیک زندگی می کردند.

این تازه واردین دارای موهای زیبا، قد بلند و خیلی شجاع بودند. پیش از پایان قرن ششم میلادی، سرانجام آنها بر قدرت رومی ها در بریتانیا غلبه کرده و هفت حکومت سلطنتی در آنجا بنیان نهادند.

ابتدا هر یک از این حکومت ها دارای فرمانروایی بود ولی در سال ۸۲۹ میلادی، همگی متحد شده و تحت امر فرمانروایی بزرگ درآمدند. یکی از جانشینان فرمانروای واحد، آلفرد کبیر بود که از سال ۸۷۱ تا ۹۰۰ میلادی سلطنت کرد. در سال ۱۰۶۶ میلادی حکومت پادشاهان آنگلوساکسون در بریتانیا با فتح نورمانها پایان یافت.

انگلیسی های قدیمی یا آنگلوساکسون ها، به زبانی تکلم می کردند که مخلوطی بود از زبان آنگلز، جوتس یا یوتس و ساکسونها. انگلیسی امروزی با اینکه از زبان آنگلوساکسون ها بوجود آمده ولی شباهت بین آنها خیلی جزئی است. زبان آنگلوساکسون را باید مانند هر زبان خارجی دیگر تحصیل نمود.

منبع: کتاب به من بگو چرا – جلد ۱

+ نوشته شده در سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت 23:31 توسط بهمن طالبی  | 

ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 22:45