حکایت ابن سکیت و متوکل عباسی

ساخت وبلاگ
 

   ابن سِـکّیـت، از عـلمـا و بـزرگـان ادب عـرب،در دوران

خلافت متوکل عباسـی یعنـی در حدود دویـسـت سال

بعد از شهادت امام علی می زیسته است و معلـم دو

فرزند خلیفه عباسی بود.با این که متهم بود که شیعه

است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود،متوکل او را

به کار تعلیم دو پسرش گماشتـه بود.

   یک روز که بـچه های متوکل به حضـورش آمده بودند

و ظـاهرا" در آن روز امـتـحانـی هـم از آنها گرفتـه بود و

خوب از عهده برآمده بودند، متوکل ضمن اظهـار رضایت

از ابن سکّیت، شاید به خاطر سـابقـه ی ذهنـی که از

تمـایـل ابن سکیـت به شیعـه داشـت، از او می پرسد

که این دو فـرزنـد من نـزد تـو مـحبـوب تـرند یا حسـن و

حسین فرزنـدان علی؟ ابن سکیـت که از این مقایسـه

سخت آشفته شده و خونش به جوش آمده بود با خود

گفـت کـار این مـرد مـغـرور به جایـی رسیـده اسـت که

فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسـه می کند! و

در جواب متـوکل گفت: به خدا قسـم قنبـر، غـلام علی

به مراتب از این دو پسر و از پدرشان نزد من محبـوب تر

است. متوکل فی المجلس دستور داد زبان ابن سکیت

را از پشت گردنش درآورند.

 


برچسب‌ها: مولا علی علیه السلام, ابن سکیت, متوکل عباسی, دوستداران و پیروان علی
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ساعت 0:15  توسط بهمن طالبی  | 
ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 165 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 15:00