ابن سِـکّیـت، از عـلمـا و بـزرگـان ادب عـرب،در دوران
خلافت متوکل عباسـی یعنـی در حدود دویـسـت سال
بعد از شهادت امام علی می زیسته است و معلـم دو
فرزند خلیفه عباسی بود.با این که متهم بود که شیعه
است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود،متوکل او را
به کار تعلیم دو پسرش گماشتـه بود.
یک روز که بـچه های متوکل به حضـورش آمده بودند
و ظـاهرا" در آن روز امـتـحانـی هـم از آنها گرفتـه بود و
خوب از عهده برآمده بودند، متوکل ضمن اظهـار رضایت
از ابن سکّیت، شاید به خاطر سـابقـه ی ذهنـی که از
تمـایـل ابن سکیـت به شیعـه داشـت، از او می پرسد
که این دو فـرزنـد من نـزد تـو مـحبـوب تـرند یا حسـن و
حسین فرزنـدان علی؟ ابن سکیـت که از این مقایسـه
سخت آشفته شده و خونش به جوش آمده بود با خود
گفـت کـار این مـرد مـغـرور به جایـی رسیـده اسـت که
فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسـه می کند! و
در جواب متـوکل گفت: به خدا قسـم قنبـر، غـلام علی
به مراتب از این دو پسر و از پدرشان نزد من محبـوب تر
است. متوکل فی المجلس دستور داد زبان ابن سکیت
را از پشت گردنش درآورند.
برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 165