پنج سال پیش، در چنین روزی ...

ساخت وبلاگ

 

    پنج سال پیش در چنین روزی، این صفحه را برای ارتباط با

شما نازنینان راه انداختم. آن موقع قصـدم این بود که در خارج

از ساعات کلاس و مدرسه هم بتوانـم با شاگردان ششـم  و

متوسطه ی اول هم کلام شوم. البته بعدا" در خود کلاس ها

نیز به پیشنهاد شما عزیزان از پرسش ها، داستانها و مطالب

دیگر این صفـحه برای تنـوع بخشیدن به اوقـات مقدس کلاس

سود بردیـم. وقتـی مـاجراهای باک را در داستـان آوای وحش 

مـی خوانـدم، و شمـا از پنجره هـای بخار گرفتـه ی کلاس به

برفی که می بارید، نـگاه می کردیـد؛ یا وقتـی که سـروده ی

کسرایی عزیز و داستان قهرمانی های آرش را با حس و حال

پهلوانی می خواندیـد؛ یا وقتـی که به داستـان پیـرمـرد و دریا

گـوش و دل می سپردیـد؛ یا به پرسش هـای درسـی بر روی

تخته می پرداختید؛رشد، شکفتن و رسیدن شما را به چشم

می دیدم.

   خدا را به خاطر آن لحظات ناب و فرامـوش ناشدنی سپاس

می گویم و از همکـاران و عزیـزان دیگر هم که در معـرفی این

صـفحه به شاگردان و فرزنـدان خود گام برداشتنـد، صمیمـانه

متشکرم و آرزو می کنم که در راه پیشرفـت فرهنگ و قوام و

دوام مُـلک و مملکت شانه به شانه ی هم پیش برویم. 

                             آمین یا رب العالمین

 

ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 15:40