درس های زندگی از زبان بروس لی

ساخت وبلاگ

   

   درس نهم: زمان

 

   اگر شما عاشق زندگی هستید، زمان را تلف نکنید، زیرا همین زمان

است که زندگی را شکل می دهد.

   همه ی ما با شروع هر روز، 24 ساعت پیش روی خود داریـم، تفاوت

در این است که ما چگونه از این زمان استفاده می کنیم.

 

 

   

   درس دهم: شکست

 

   از شکست نترسیم. شکست خوردن جرم نیست، داشتن هدفی

پست جرم است. اگر حداکثر تلاش خود را انجام داده ایم، حتی

شکست خوردن هم عالی است!

   شکست خوردن در هر کاری، جزء بدیهی فرایند یادگیری می باشد.

هیچ پدر و مادری بعد از تماشای زمین خوردن بچه ی تازه راه افتاده ی

خود نگفته اند: «خب، فکر کنم نمی تونه راه بره.» پس چرا باید چنین

نگرش منفی ای داشته باشیم؟

 

 

   

   درس یازدهم: پشتکار

 

   برای داشتن یک زندگی آسان دعا نکنیم، در عوض دعا کنیم که توان

تحمل یک زندگی دشوار را بدست آوریم.

   ما همیشه با مشکلات و چالش هایی در زندگیمان مواجه خواهیم

شد. موفقیت در هر زمینه ای، در واقع نیازمند یادگیری چگونه برآمدن

از پس چالش های بزرگ و بزرگتر می باشد.

 

 

 

   درس دوازدهم: انعطاف پذیری و انطباق پذیری

 

   مانند آب باشیم که مسیر خود را از میان شکاف ها پیدا خواهد کرد.

گستاخ نباشیم و خود را با هدف مورد نظرمان وفق دهیم، بدین ترتیب

می توانیم راهی را برای رسیدن به آن پیدا نماییم. اگر همه چیز در

درون ما انعطاف پذیر باشد، جهان برونی خود را در معرض ما خواهد

گذاشت.

   ذهنمان را خالی کنیم، بدون فرم باشیم، بی شکل مانند آب. اگر آب

را درون یک فنجان بریزیم، شکل فنجان را به خود می گیرد. آب را درون

یک بطری بریزیم، شکل بطری را به خود می گیرد. آب را درون یک قوری

بریزیم، شکل قوری را به خود می گیرد. با این وجود آب، هم می تواند

جاری شود، هم می تواند در هم بشکند. مانند آب باش دوست من!

   در زندگی روزانه ی خود، سعی نماییم تا انعطاف پذیر و سازگار باشیم

و بدین ترتیب مشکلات از روی دوشمان برداشته می شود. عصبانیت

تنها زمانی به وجود خواهد آمد که نتایج بدست آمده، انتظارات یا درک

ما از چگونگی زندگی را برآورده نمی سازند.

 

 

 

   درس سیزدهم: ساده سازی

 

   اینکار افزایش نیست در واقع کاهش است، از شر چیزهای غیرضروری

خلاص شویم.

   چیزهای مفید را اختیار کنیم و از چیزهای بی فایده صرف نظر نماییم

و هر چیزی که مختص خودمان است را جمع کنیم. وقتی که ما زندگی

و ذهنمان را از چیزهای غیرضروری پاک کنیم، چیزهای فوق العاده ای

در زندگیمان اتفاق می افتد. در هر شرایطی این سوال را از خود بپرسید:

   «آیا این وسیله در راستای رسیدن به اهداف بزرگ تر زندگی من

می باشد؟

 

 

 

   درس چهاردهم: روابط

 

   برای شناختن فردی، باید رفتارش با افراد دیگر را تحت نظر بگیریم.

رفتار و اعمال دیگران را به خودشان بسپاریم، زیرا ما هیچ وقت

نمی توانیم شخص دیگری را تغییر دهیم. در عوض مشاهده کنیم که

خودمان چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنیم، زیرا این رفتارها و

کنش و واکنش ها ، بازتاب عقاید ما می باشد.

 

 

 

   درس پانزدهم: خدمت

 

   زندگی حقیقی، زندگی کردن برای دیگران است. به یاد داشته

باشیم که با کمک به دیگران برای رسیدن به خواسته هایشان، قادریم

تا به تمام خواسته هایمان در زندگی برسیم.

 

 

   درس شانزدهم: در لحظه زندگی کنیم.

 

   هر چیزی را همان طور که هست، بپذیریم. هر وقت لازم بود مشت

بزنیم، مشت بزنیم. هر وقت لازم بود لگد بزنیم، لگد بزنیم.

   همیشه توجهمان را روی زمان حال متمرکز نماییم. گذشته ی ما،

تعیین کننده ی آینده ی ما نیست. آینده ی ما را آن چیزی تشکیل

می دهد که در حال حاضر انجام می دهیم.

 

ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 158 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 13:10