زندگی پیامبر اسلام (6)

ساخت وبلاگ
 

   «خدیـجه» دختـر «خویـلـد»، زن ثـروتمنـد اشـرافـی از  

خاندان مشهـور قـریش بود که دو شوهـر کرده بـود و هر 

دو مـرده بودند و از آنان نیز مال بسیار برایش مانده بود و 

با آن تـجارت می کرد و سـود تجارت و اشتغـال بدان او را  

از ازدواج دیگری منصرف کرده بود و با یک پسر و دو دختر  

خویش زنـدگی می کرد. از مـحمـد که به امـانـت شهرت  

یافـتـه بـود، دعـوت کرد که با دو برابر مـزد دیـگران یعنـی  

چهار شتر به جای دو شتر، برای وی تجارت کند و برخی  

گویند استـخدام وی به خواهش ابـوطـالـب صورت گرفـته  

است. به هر حال مـحمـد که جوانی تهی دست است و  

عمو و سرپرستـش ابوطالـب هم که در کمال سختی به  

سر می بـرد، با رغبـت شغـل جدید را قبول می کند و با  

«میـسره» غلام خدیـجه به شـام می رونـد و در آنجا باز  

راهبـی به نـام «نـسطـورا»، میـسره را از نبـوت وی آگاه  

می کند. در بـازگشت مـحمـد با سودی بیشتر از معمول  

برمی گردد و خدیـجه که از لیاقـت و توفـیق محمد بسیار  

راضی است، سخنان میسره از فضائـل او و کرامـاتی که  

از او در سفـر دیـده است، خرسنـدی اش از محمـد را به  

شیـفـتـگـی مـبـدل می کنـد و مستـقیـمـا" (به قول ابن  

اسحاق) و یا به واسطـه ی نفیسـه دختر منیـه، دوست  

خود، تمایل خویش را مطرح می کند: «ای پسر عمو،من  

به خاطر خویشاوندی با تو و شـرفـت در مـیـان قـومـت و  

امـانتـت و حسن خلـقـت و راستـگـویـی ات به تو رغبـت  

دارم.» 

   محمد همراه «حمـزه» عمـویش یا ابوطالب یا هر دو به  

خواستگاری رفتند. خویلـد به سختی با آن مخالفت ورزید 

و بـالاخره ابوطـالـب خطبـه ی عقـد را خوانـد و خدیـجه با  

بیست شتر که مهریه اش بود به همسری محمد درآمد.  

از او دو پسر یـافـت: قـاسم و عبـدا...، که پیش از بعثـت  

مردنـد و چهار دختـر: زینـب، ام کلثـوم، رقـیـه و فـاطمـه

ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : زندگی,زندگی, قبل از بعثت,زندگی, برای کودکان,زندگی پيامبر,سبک زندگی,خلاصه زندگی,زندگي نامه پيامبر,داستان زندگی,تاریخ زندگی,کتاب زندگی, اسلام, نویسنده : golzhya بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 15:10