ششم و متوسطه اول

متن مرتبط با «کشش لت از جلو» در سایت ششم و متوسطه اول نوشته شده است

از بهاران چه خبر؟!

  • از بهاران چه خبر؟!عاشقان ، عاشقان تازه به تازه از بهاران چه خبراز بهار،از گل و باغ و بوی باران،چه خبرچشم اگر از غم بپوشیسر اگر از خزان برآریصد هزاران جوانه دارمدر هوایم اگر بباریعاشقان،عاشقان تازه به تازه از بهاران چه خبرازبهار،از گل و باغ و بوی باران،چه خبربخوان زیر باران که یار توامتو عید منی،من بهار تواماگر شب تبر می زند،نیفتاده امکه در سایه سار توامبگو با زمین و زمانکه تا آخرین نفس بی قرار توامتو در شبِ منجوانه ی نوریبیا که مرانمانده صبوریبه شعر شبانه،به باغ زمانه،تو عطر بهاریخوشا تو بخندی،خوشا تو بخوانی،خوشا تو بباریعاشقان،عاشقان تازه به تازه از بهاران چه خبراز بهار،از گل و باغ و بوی باران،چه خبربرچسب‌ها: همایون شجریان, آواهای سرزمین مادری, اهورا ایمان, شهرداد روحانی  |+| نوشته شده در  یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲ساعت 11:49&nbsp توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ویژگی های آدم حسابی از نظر دکتر سریع القلم

  • سی ویژگی یک فردِ نُرمال/ از نظر دکتر سریع القلم1- در رانندگی از فرعی به اصلی، کامل می‌ایستد بعد حرکت می‌کند چون شهرنشین است؛2- حتی دشمنان خود را با “آقای یا خانم” خطاب می‌کند چون اعتماد به نفس دارد؛3- ارتفاع ادب و حشمت او بالاتر از دانش، ثروت و قدرت او قرار دارد؛4- با صنعت فریب آشناست ولی چون بنیان هستی را صدق می‌داند، از آن پرهیز می‌کند؛5- چند مرحله جلوتر، به پی آمدهای سخن خود فکر می‌کند بعد حرف می‌زند چون زندگی امری دراز مدت است؛6- نهایت تلاش خود را می‌کند تا شخصیتی با ثبات داشته باشد چون پایداری شخصیت، اعتماد ساز است؛7- مادامی در قدرت می‌ماند که فکر جدیدی داشته باشد و گره‌ای را باز کند چون نگران قضاوت تاریخ است؛8- که در جهان تخصصی امروز، فقط در یک رشته می‌نویسد و اظهار نظر می‌کند؛9- که نیاز روانی به غیبت، بد گویی و نفرت ندارد چون سعی می‌کند از غوغای کثرت فاصله گیرد؛10- که به واسطۀ مزایای سِمَت، در پی جبران محرومیت‌های دوران کودکی نیست؛11- معتقد است اهانت به دیگران، در مقطعی به خود او باز می گردد؛12- وقتی نمی‌تواند سر موقع به قراری برسد، زنگ می زند یا پیغام می‌فرستد؛13- در پی این نیست دیگران را مثل خود کند چون هر فردی، عالم و گذشتۀ خاص خود را دارد؛14- آنقدر آشغال را در دست خود نگه می‌دارد تا سطلِ زباله پیدا کند؛15- اهتمام می‌ورزد تا بازارِ پررونق سایه روشن های جهل را با گسترشِ آگاهی خود بهتر بشناسد؛16- در صندلی های پشت تاکسی، پاهای خود را جمع می‌کند تا دو نفر دیگر راحت باشند؛17- با دو نفر دیگر در عرض پیاده رو، راه نمی‌رود و سدّ راه عبور دیگران نمی‌شود؛18- تبلیغ عبادت خود را با باطنِ “بِشنو از نی” در تضاد می‌داند؛19- تاریخ می‌خواند تا انتظارات خود را بر واقعیت‌ها منطبق کند؛2, ...ادامه مطلب

  • از زندگی ات لذت ببر!

  • ثانیه به ثانیه عمر را با لذت سپری کندر هر کار و هر حال، کار ، تفریح ،رانندگی ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و آشامیدن، حرف زدن، سکوت و تفکر، مهمانی رفتن، نیایش و….زندگی فقط در رسیدن به هدف خلاصه نشدهمابه اشتباه اینگونه می اندیشیم:درسم تمام شود راحت شوم غذایم را بپزم راحت شوماتاقم را تمیز کنم راحت شومبالاخره رسیدم…. راحت شدماوه چه پروژه ای… تمام شود راحت شومتمام شود که چه شود؟!مادامی که زنده هستیم و زندگی می کنیم هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست، بلکه آغاز فعالیتی دیگر است….پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیمنه مانند یک ربات فقط به انجام دادن کار بپردازیم، به تمام شدن و فارغ شدن….حتی هنگامی که دستها را می شوییم نیز می توانیم با لذت این کار را انجام دهیمیک بار امتحان کنیدببینید آب چه آرام پوست دستتان را نوازش می کندبه آب نگاه کنید و لذت ببریدو ...آنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان می آید… لذت باعث قدرتمند شدن می شود. به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس می شود…تا می توانی همه کارها را با لذت همراه کن… حتی نفس کشیدن که کمترین فعالیت توست…نگاهی به روابطت بیندازو مطمئن شو سه ساعت از وقت‌تان رابرای یک فرد سه دقیقه‌ایصرف نمی‌کنی…! + نوشته شده در دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ ساعت 0:51 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • باید همه چیز را از نو ساخت!

  • ​​​​باید شعری تازه گفت ...آهنگی تازه نواخت ...باید در چوبی این باغ ها را ...که در رویاهای مان شکل گرفته اند؛رو به شهر باز کرد.باید همه چیز را از نو ساخت!هیچ بادی ...لانه ی پرندگان را ...دوباره سر جایش نمی گذارد! + نوشته شده در سه شنبه ۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت 16:48 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از بهشت موجود فیض ببر ببم جان!

  • کـولاکفـسکـی می گوید: جنـاح راست، که نیرویـی است محافـظـه کار، نیازی به «آرمانشهر» ندارد. جوهر آن تایید وضع موجود است؛که واقعیت است نه آرمان. جناح راست می کوشد اوضاع مـوجود را کمال مطلوب قلمداد کند، نه اینـکه در پی تغییـر آن بـاشد. + نوشته شده در جمعه ۱۸ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 19:9 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری

  • از روی تو دل کندنم آموخت زمانه این دیده از آن روست که خونابه فشان است + نوشته شده در جمعه ۴ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 23:39 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • به قدر کفایت از احوال رعیت برای توی شکم سیر بی شرف از خدا بی خبر گفتم!

  • خزانه های بغداد، پایتخت «عباسی» از ثروت های زمین پر و سرریزگشت؛ لیکن این اموال مانند دیگر امتیازات تنها نصیب خلفا و فرزندانآنان و وزیران می شد و یا آنانی که مورد خشم و غضب قرار نگرفتهبودند؛ اما توده ی مردم که در میان آنها افراد شایسته، با استعداد وپشتکار بالا فراوان بودند و افرادی که تملق گویی نمی کردند و پیشانیبه آستان ولی امر مسلمین جهان نمی سایند، در فقر و تنگدستی بهسر می بردند. برخی هیچ نداشتند و دیگران به حد کفاف نمی رسیدند. بدین سان دو طبقه ی اجتماعی با شکافی عمیق شکل گرفت: طبقه ی مرفهین که از آسایش افراطی برخوردار بودند و طبقه یتهیدستان که با مرگ و نیستی دست و پنجه نرم می کردند. در میاناین دو طبقه نیز گروهی آسیب پذیر با وضعیتی مناسب قرار داشتولی همواره بیم آن می رفت که آنان نیز در طبقه ی تهیدستان سقوطکنند. دارایی های حکومت، خرج قصرهای خلفا و امیران و خوشگذرانی آنان و افراد حامی حکومت می شد و اینان در خانه های خود بی پروابر چاکران و کنیزان و خواجگان خود بذل و بخشش می کردند. خلفا وامیران و دیوانسالاران، طبقه ی اول از حیث رفاه در جامعه ی عباسیبودند و پس از آنان، بازاریان قرار داشتند که در ناز و نعمت به سرمی بردند. اما مردم عادی در فلاکت و ویرانی و بین مرگ و زندگیدست و پا می زدند. بغداد میان کوخ های ویران و محقر و قصرهایعظیم و افراشته را با هم جمع کرده بود و آسمانش نعمت و نقمترا در کنار هم داشت. یکی از شاعران آن دوران در باره ی این شهرچنین سروده است: «بغداد، برازنده ی ثروتمندان است نه کسی کهدر فقر و تنگدستی شب را به صبح می رساند.» و یکی از مرفهینبغدادی سروده است: آیا هنگام پیمایش طول و عرض زمین به دیاریبرخورده ای که مانند بغداد، بهشت روی زمین باشد؟! زندگی در آنبا, ...ادامه مطلب

  • به قدر کفایت از احوال رعیت برای توی شکم سیر بی شرف گفتم!

  • خزانه های بغداد، پایتخت «عباسی» از ثروت های زمین پر و سرریزگشت؛ لیکن این اموال مانند دیگر امتیازات تنها نصیب خلفا و فرزندانآنان و وزیران می شد و یا آنانی که مورد خشم و غضب قرار نگرفتهبودند؛ اما توده ی مردم که در میان آنها افراد شایسته، با استعداد وپشتکار بالا فراوان بودند و افرادی که تملق گویی نمی کردند و پیشانیبه آستان ولی امر مسلمین جهان نمی سایند، در فقر و تنگدستی بهسر می بردند. برخی هیچ نداشتند و دیگران به حد کفاف نمی رسیدند.   بدین سان دو طبقه ی اجتماعی با شکافی عمیق شکل گرفت:   طبقه ی مرفهین که از آسایش افراطی برخوردار بودند و طبقه یتهیدستان که با مرگ و نیستی دست و پنجه نرم می کردند. در میاناین دو طبقه نیز گروهی آسیب پذیر با وضعیتی مناسب قرار داشتولی همواره بیم آن می رفت که آنان نیز در طبقه ی تهیدستان سقوطکنند.    دارایی های حکومت، خرج قصرهای خلفا و امیران و خوشگذرانی آنان و افراد حامی حکومت می شد و اینان در خانه های خود بی پروابر چاکران و کنیزان و خواجگان خود بذل و بخشش می کردند. خلفا وامیران و دیوانسالاران، طبقه ی اول از حیث رفاه در جامعه ی عباسیبودند و پس از آنان، بازاریان قرار داشتند که در ناز و نعمت به سرمی بردند. اما مردم عادی در فلاکت و ویرانی و بین مرگ و زندگیدست و پا می زدند. بغداد میان کوخ های ویران و محقر و قصرهایعظیم و افراشته را با هم جمع کرده بود و آسمانش نعمت و نقمترا  در کنار هم داشت. یکی از شاعران آن دوران در باره ی این شهرچنین سروده است: «بغداد، برازنده ی ثروتمندان است نه کسی کهدر فقر و تنگدستی شب را به صبح می رساند.» و یکی از مرفهینبغدادی سروده است: آیا هنگام پیمایش طول و عرض زمین به دیاریبرخورده ای که مانن, ...ادامه مطلب

  • نه از شیر و پلنگ، از این همه روباه می ترسم!

  • من از شب های تاریک و بدون ماه می ترسمنه از شیر و پلنگ؛ از این همه روباه می ترسممن از صد دشمنِ دانای لامذهب نمی ترسمولی از زاهدِ بی عقلِ ناآگاه می ترسممن از تهدیدهای ضمنی ظالم نمی ترسمولی از نفرین یک مظلوم، از یک آه، می ترسماگر چه راه دشوار است و مقصد ناپدید، امّانه از سختی ره، از سستی همراه می ترسممن از عمامه و تسبیح و تاج و مسند شاهیاگر افتد به دست آدمِ خودخواه می ترسم + نوشته شده در جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱ ساعت 21:44 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آغاز سال نوی میلادی

  •     آغاز سال نوی میلادی را به شما خوانندگان گرانمایه وبلاگ "ششم و متوسطه اول"شادباش می گویم! + نوشته شده در شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ ساعت 0:0 توسط بهمن طالبی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خاطرات کازاما در ایران (4)

  •                                            انزلی    صبح فردای آن روز، پس از حدود هفده ساعت كه روی كشتی بر آبمی رفتيم، به بندر پهلوی در سوی ديگر دريا رسيديم. اين بندر پيش ترانزلی خوانده می شد. در اينجا, ...ادامه مطلب

  • مستی از عشق، نکو باشد و بی خویشتنی

  •    صدای استاد ناظری من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست تا ندانند حریفان که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر، از دل برو, ...ادامه مطلب

  • حجم تازه

  •     ابعاد یک مکعب مستطیل a و b و c سانتی متر است. اگر a را سه برابر، b را دو برابر و c را 4 برابر کنیم، در حجم آن مکعب مستطیل چه تغییری حاصل می شود؟ , ...ادامه مطلب

  • خاطرات کازاما در ایران (5)

  •                         تهران؛ سوگ از دست دادن همكار    تهران شهری است كه در بستر بيابان خاكستری لحاف سپيد برفكوهسار را به سر كشيده، و هنوز از خواب قرون وسطایی بيدار نشدهاست. كارمندان سفارت و نمايندگا, ...ادامه مطلب

  • درس های زندگی از زبان بروس لی

  •       درس نهم: زمان    اگر شما عاشق زندگی هستید، زمان را تلف نکنید، زیرا همین زماناست که زندگی را شکل می دهد.   همه ی ما با شروع هر روز، 24 ساعت پیش روی خود داریـم، تفاوتدر این است که ما چگونه از این , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها